سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خرسندى مالى است که پایان نیابد [ و بعضى این گفته را از رسول خدا ( ص ) روایت کرده‏اند . ] [نهج البلاغه]
بیستجان لنجان
 
انسان ها هم مثل میوه ها هسته دارند

انسانها هم مثل میوه ها هسته دارند !!!

 

 

رفته بود مهمانی،برایش آلبالو و انگور اوردند،هسته های البالو را در می اورد ولی انگورها را همانطور با هسته میگذاشت در دهانش!، پرسیدم چرا هسته ی آلبالو را را در آوردی ؟تو با این کار نصف بیشتر آلبالو را ریختی دور!؟ گفت :هسته ی آلبالو بزرگ است،اگر آلبالو را با هسته بخورم معده ام را ناراحت میکند.ولی هسته های انگور کوچک است،هضم اش هم برای معده راحت است!


انسانها هم مثل میوه ها هسته دارند،هسته ی انسانها، عیبها و رذایل اخلاقی آنهاست،اگر میخواهید در وجود دیگران رسوخ کنید و نصفِ بیشتر روحتان را دور نریزند !،یا مثل میوه های بدون هسته باشید یا هسته هایتان کوچک و قابل هضم باشد!،یادم است توی بازار دستگاه هسته گیر دیده بودم،دستگاهی بود که هسته های میوه هایی مثل گیلاس را خیلی راحت میگرفت!

تقوا و ایمان دستگاه هسته گیر برای انسان هستند،تقوا چه راحت میتواند عیبهای انسان را بگیرد و چه آسان جایشان را پر میکند!،تقوا کارش راحت است ولی سختی تقوا در بدست اوردنش است...


بزرگی میگفت: تقوا آن نیست که با یک تِق ،وا برود!


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 91/3/14:: 4:2 عصر     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ